تری پیتا کا کتاب بوداییان

تری پیتاکا کتاب مقدس دین بودایی

مقدمه :

پس از مرگ بودا پیروان او سه شورا درحدود سالهای ۴۸۰ق م .و۳۸۶ق م .و۲۴۴ق م تشکیل داده اند که یکی از نتایج این شوراها تدوین مقدس بوداییان به نام تری پیتاکا می باشد .     

قدیمى ترین کتاب مقدس بوداییان به زبان پالى موسوم به تری پیتاکا، به معنی «سه سبد یا سه زنبیل » حکمت یا کانون پالی می باشد. کتاب تری پیتاکا به زبان پالی، که یک زبان ادبی بسیار نزدیک به ماگهادی زبان محاوره گواتما (بودا) و پیروان وی بوده حفظ شده است. این کتاب به عنوان کتاب قانون مکتب جنوبی دین بودایی، هینایانا، به رسمیت شناخته شده است. همچنین آن را به نام قانون تراوادا می شناسند. کتب مقدس مکتب شمالی، مهایانه، به همراه نوشته های بسیار دیگری که جنبه تشریعی ندارند، به زبان سانسکریت حفظ شده اند. کتاب تری پیتاکا از بیست و نه بخش فرعی تشکیل شده که طول هر یک از آنها بین ۱۰ تا ۱۸۳۹ صفحه است.

در میان بوداییان اعتقادی اساسی وجود دارد مبنی بر اینکه هستۀ مرکزی تعالیم کتب مقدس بودایی، منعکس کنندۀ پیام اولیه و اصلی خود بودا است. دلایل و شواهد خوبی وجود دارندبر اینکه باور داشته باشیم راهبان پیرامون وی، آنچه او به شاگردان و مریدان خویش می گفت و سخنانی که با دیگران رد وبدل  کرده بود، از بر کرده و مکرراً بازگو می کردند. متونی که به زبان پالی هستند، احتمالاً جزو اولین متنهایی بوده اند که به رشته تحریر در آمده اند. تاریخ کتابت آنها نیز حدود نیمه های قرن سوم پیش از میلاد است که یا همزمان با متون سانسکریت بوده، یا کمی قبل از آنهاست. زبان پالی از پراکریتها، یا گویشهای زبان سانسکریت است که در زمان ظهور دین بودایی در آن مناطق رواج داشته است.

نسخۀ سانسکریت متون مقدس بودایی، از هر نظر دارای اهمیت و با نسخۀ پالی آنها برابر است. این متون، تنها بعضی از مطالب پالی را ندارند و در عوض شامل پاره ای اضافات هستند، که یقیناً افزوده های متأخرتر از دوران اولیه دین بودایی است.

۲-۱٫ ساختار و محتوای متون مقدس

این متون مقدس، وقتی سرانجام به صورت مکتوب درآمدند، روی برگهای پهن درختهای نخل منقوش گردیده و سپس در تعدادی سبد یا پیتاکا جمع آوری شدند. همانطور که این نوشته ها را دسته بندی و مرتب می کردند، سه گروه از نوشته ها به صورت متمایز پدید آمدند که به نام سه سبد یا تری پیتا کا  شناخته  می شوند سه سبد شامل موارد زیر است:                                                                

سبد نظم و انضباط (وینایا پیتاکا)، سبد خطابات (سوتا پیتاکا) ، و سبد مطالب بیشتر، یا تعالیم مخصوص (آبهیداما پیتاک).

۱.      وینایاپیتاکا یا سبد روشن (سبد نظم و یا انضباط بودایی) که مشتمل بر قوانین و قواعد مربوط به کسانی است که تازه به نظام بودایی در آمده اند، و یا راهبان و بوداییان سطح بالاتر. این سبد یازنبیل را به نام قواعد رهبانیت نیز نامگذاری نموده اند.                                                      .

وینیه پیتکه یا «سبد روش » درباره نظم و روش سنگهه است. این مجموعه شامل یک رویه قضایى سنجیده است، و مبتنى بر این اصل که بودا هر قانونى را در پس یک رویداد خاص بنیاد نهاده بود. از آن جا که نسخه هاى اصلاح شده مختلف وینیه پیتکه، با صرف نظر از پى افزوده هاى گوناگون که کاملا شبیه به هم است، باید تاریخى نسبتا کهن داشته باشد. با این همه، قانون نامه پاتى موکشه، که احتمالا خود بودا آن را تدوین کرده است، دست کم، بخش اصلی آن کهن تر است.

نظم و انضباطی که در سبد اول از این مجموعه به تصویر در آمده، همان نظم و رسومی است که باید سانگهه یا نظام راهبان بودایی مورد پیروی قرار دهند. این قسمت بیشتر روی پراتی موکشا (در زبان پالی، پاتی موکشا) متمرکز است، که به معنای آن چیزی است که قید و بند به وجود می آورد( واجبات) 

۲.      سوتاپیتاکا (سوته پتکه) یا سبد آئین (سبد آموزش) مشتمل بر مباحثات و تعلیمات شخص بودا می باشد. از این سبد به نام وسیله رستگارى نیز یاد می شود. سوته پتکه از پنج مجموعه فراهم آمده است که به پنج نکایه معروف اند. یکى از این مجموعه ها کودکه نکایه یعنى مجموعه گفتارهاى کوتاه است که خود از پانزده کتاب ساخته شده است. یکى از این پانزده کتاب به ذمه پده یا دهمه پده معروف است.  سبد خطابات و مواعظ ، بدون شک مهمترین و پرمعناترین بخش از متون مقدس بودایی، هم برای کل امت بودایی و هم برای اکثر پژوهندگان است که علاقه مند به مطالعه این دین هستند.سبد مواعظ و خطبه ها به پنج قسمت تقسیم شده، که دو تای اول آن بر مبنای حجم مطالب گروه بندی شده اند: مواعظ و خطبه های طولانی و مواعظ و خطابات متوسط . قسمت سوم شامل گفتار مرتبط به هم بوده وبخش چهارم نیز مشتمل بر سخنانی است که دارای یک فهرست است:

۱)      دیگانیکایا :این دسته شامل عبارات بلند بودا استو به سی وچهارسوتا بخش شده و در آن امور مربوط بهئ ریاضت و رابطه آیین بودا وکیش هند و وقانون سلسله علل و معلول ونظرات آیین درباره نظام طبقاتی و اصول مبانی دین بودا بحث شده است .

۲)      ماجهیمانیکایا:این دسته شامل عبارات ومباحث طولانی ونه کوتاه وبه همین جهت لفظ ماجهیما یا میانه به آن اطلاق شده است .

۳)      سامیوتانیکایا:موعظه معروف بودا درباره چرخ آیین(داما).

۴)      آنگوتارانیکایا:به ۲۳۰۰سوتاویازده فصل تقسیم شده است .

۵)      کوداکا نیکایا:شامل مجموعه های کوتاه است .

 سبد دوم، یعنى سوته پیتکه (یا سبد سوره ها)، اغلب شامل گفتارهایى است که به بودا نسبت مى دهند، که در مکان هاى خاص براى افراد خاص بیان کرده است. این گفتارها را به پالى، سوته مى خوانند، واژه اى که بعدها، احتمالا اشتباها، در سنسکریت به سوترا برگردانده شد. در واقع، آن طورى که اخیرا نشان داده اند، به احتمال زیاد این سوترا مشتق از یک واژه سنسکریتى ) به معنى «گفتار نیک » است. (به بیان دقیق تر، واژه سوترا، در لغت به معنى «نخ » است، و در اصل اشاره است به یک عبارت یا جمله تقویت کننده حافظه که براى خلاصه کردن یک قانون خاص، یعنى در گرامر، به کار مى رود). سوته پیتکه از چهار یا پنج «نیکایه» (بخش) تشکیل شده است، که در این اواخر به آگمه (سنت) شهرت یافت. پنجمین نیکایه را احتمالا بعدها افزوده اند. این نیکایه با نسخه هاى اصلاح شده دیگر فرق چشمگیرى دارد، اما معمولا علاوه بر بسیارى از نگارش هاى متاخر شامل آثارى کاملا قدیمى است. شمارى از نسخه هاى اصلاح شده این گفتارها، به طور کامل به پالى و به طور ناقص به سنسکریت، در ترجمه هاى چینى و تبتى محفوظ مانده است. اگرچه در جزئیات و تا حد زیادى در شکل چینش مطالب تفاوت هایى دیده مى شود، کمابیش همه نسخه هاى اصلاح شده حاوى مفاهیم بنیادین یکسانى هستند. وجود این تفاوت ها احتمالا اتفاقى است و ربطى به اختلافات فرقه اى ندارد. درحقیقت، وجود چنین تفاوت هایى در یک ادبیات شفاهى چندان دور از انتظار نیست. این متون پر است از عبارت هاى پیش پاافتاده و الگوهاى کلیشه اى. این یک فن است که سنت هاى شفاهى را به درستى حفظ مى کند، اما این فن به طرز چشمگیرى تغییر در شکل اولیه را مجاز مى داند. این آثار شفاهى، به ندرت نقلى یکسان دارند. اما محتواى آن ها بسیار سنتى و سنجیده است. سوته پیتکه،از پنج نکایه یا مجموعه فراهم آمده است:دیگه‏نکایه یا گفتارهای‏ بلند؛مجمه نکایه گفتارهای میانه یا متوسط؛سم یوته نکایه‏ گفتارهای پیوسته؛انگوتره‏نکایه گفتارهای تدریجی؛کودّکه نکایه گفتارهای کوتاه‏تر.

قسمت نهایی در سبد مواعظ و خطبه ها، مجموعه ای از کارهای کوچک متفرقه است که احتمالاً از آن چهار قسمت مدون و منظم قبلی، برای خواننده عادی مأنوستر است.

۳.      آبهیدهاماپیتاکا (ابى ذمه پتکه) یا سبد آئین برتر (نظریه متعالی و یا سبد متافیزیکی) است که بیان نکات ظریف در عین حال پیچیده روان شناسی و مباحث نظری دین بودایی را شامل می شود. این سبد مفهوم فلسفى و روانشناسى دارد.                                                                 

قسمت تعالیم اضافی یا مخصوص، که آخرین بخش از مجموعۀ سه سبد بودایی را تشکیل می دهند (آبهیداما پیتاکا) به مراتب از بحث مقدماتی یا معرفی دین بودایی فراتر می رود. به عنوان نمونه، کتاب اول آن عبارت از تعیین و شماره بندی دهارماها است و فهرست مبسوطی از عناصر و جریانات ذهنی است که بعضاً اخلاقیات روانشناسانه خوانده می شود. کتاب دوم تجزیه و تحلیلی بر کتاب اول است و کتاب سوم نیز، بحث را بر مرتبط ساختن این عناصر با سایر گروهها و مباحث دیگر ادامه می دهند. اَبْهیدْهَمّه‌ پیتَکه‌ pitaka] ، abhidhamma واژه پالى‌ به‌معنای‌ سبد آیین‌ برتر، در سنسکریت‌: ابهیدهرْمه‌ پیتکه‌، سومین‌ – و از نظر تاریخى‌ آخرین‌ – «سبد» از «سبد» یا مجموعه‌های‌ متونى‌ است‌ که‌ روی‌ هم‌ قانون‌ نامه پالى‌ مربوط به‌ شاخه «تِهْره‌ واده‌» از دین‌ بودایى‌ را مى‌سازند. این‌ شاخه‌ شکل‌ غالب‌ آیین‌ بودا در آسیای‌ جنوب‌ شرقى‌ و سری‌ لانکا سیلان‌ است‌. دو مجموعه دیگر سبدهای‌ سوته‌ رشته‌ کلام‌؛ سنسکریت‌: سوتْره‌ و وینَیه‌ انضباط هستند. برخلاف‌ سوته‌ و وینیه‌، کتب‌ هفت‌گانه ابهیدهمه‌ را عموماً نه‌ کلمات‌ خود بودا، بلکه‌ گفته‌های‌ پیروان‌ او و عالمان‌ بزرگ‌ مى‌دانند. با این‌همه‌، به‌ خصوص‌ در برمه‌، برای‌ این‌ کتب‌ احترام‌ زیادی‌ قائل‌اند.
این‌ مجموعه‌ها رساله‌های‌ فلسفى‌ سیستماتیک‌ نیستند، بلکه‌ بازنویسهای‌ تفصیلى‌ مباحث‌ عالى‌ مندرج‌ در سوته‌ ها هستند که‌ با طرح‌ و برنامه‌ طبقه‌بندی‌ شده‌اند. این‌ کتابها نمایانگر پیشرفت‌ عقلانى‌ِ وَجیزه‌ها یا سیاهه‌هایى‌ هستند که‌ به‌ عنوان‌ اساس‌ مراقبه‌ به‌ کار مى‌رفتند. این‌ سیاهه‌ها در میان‌ کسانى‌ که‌ بیشتر به‌ عرفان‌ تمایل‌ داشتند، به‌ ادبیات‌ پرَجْنا پارَمیتا کمال‌ خِرد – متعلق‌ به‌ شاخه مهایانه آیین‌ بودا که‌ در آسیای‌ شرقى‌ غالب‌ بود – افزوده‌ شد. مباحث‌ مطرح‌ شده‌ در کتابهای‌ ابهیدهمه‌ شامل‌ اصول‌ اخلاقى‌، روان‌ شناسى‌ و معرفت‌ شناسى‌ است‌.

                                                                                .
ابهیدهمه‌ پیتکه پالى‌ این‌ متون‌ را در بر مى‌گیرد: . دهَمَسَنگَنى‌ خلاصه دهَرمه‌ که‌ راهنمای‌ اخلاق‌ راهبان‌ به‌ شمار مى‌رود؛ . ویبْهَنگه‌ تقسیم‌ یا طبقه‌بندی‌ که‌ نوعى‌ تکمله‌ بر دهمسنگنى‌ است‌؛ . دهاتوکَتْها بحث‌ عناصر که‌ اثر تکمیلى‌ دیگری‌ است‌؛ . پوگَلَپَنَتى‌ بیان‌ مشخصات‌ فرد که‌ عمدتاً مجموعه‌ای‌ از گزیده‌های‌ اَنگوتَره‌ نیکایه‌ از سوته‌ پیتکه‌ است‌ و خصوصیات‌ انسان‌ را در مراحل‌ طریقت‌ بودایى‌ طبقه‌بندی‌ مى‌کند و قدیم‌ترین‌ متن‌ ابهیدهمه‌ به‌ حساب‌ مى‌آید؛ . کَتهاوَتْهو نکات‌ مورد اختلاف‌ که‌ به‌ مُگَلیپوته‌، رئیس‌ سومین‌ شورای‌ بودایى‌ سده ق‌م‌ (سال ۸۰ قبل از میلاد)منسوب‌ است‌ و تنها اثر در قانون‌ نامه پالى‌ است‌ که‌ به‌ فردی‌ خاص‌ نسبت‌ داده‌ مى‌شود؛ . یَمَکه‌ جفتها، مجموعه‌ای‌ از پرسشها درباره پدیده‌های‌ روان‌ شناختى‌ است‌ که‌ هر یک‌ از آنها به‌ دو طریق‌ متضاد بررسى‌ شده‌ است‌؛ . پَتْهانه‌ فعال‌ کننده‌ها یا علل‌ که‌ بحثى‌ پیچیده‌ و مفصل‌ درباره علیت‌ و سه نوع‌ رابطه دیگر میان‌ پدیده‌های‌ ذهنى‌ یا مادی‌ است‌.

در این جا داستان تقریبا به گونه اى دیگر است؛ گویا آثار در این سبد در هر یک از نسخه هاى اصلاح شده اصلى کانون بودایى تا حدى با هم فرق دارد؛ بنابراین به نظر مى رسد که آثار ابى دمه متاخر از چهار نیکایه باشند، اما مهم تمییز میان نهضت ابى دمه از آثار ابى دمه است؛ زیرا جایى که بعضى از این آثار باهم فرق دارند، طبعا این تفاوت در روش ابى دمه چشمگیرتر مى شود. این نهضت اندیشه و عمل، که عامل شکوفایى رویکرد ابى دمه بود، اگر نگوییم تاریخى کهن دارد، احتمالا در طول دوره مئورین (قرن سوم ق م) پدید آمد. درحقیقت، نیکایه ها هم اینک رنگ تاثیر از این نهضت را نشان مى دهند. ابى دمه تجربه را براساس دسته هاى رویدادهاى نپاینده طبقه بندى مى کند. این رویدادها را دمه مى خوانند، چون آن ها مجموعا سازنده دمه یا حقیقتى هستند که بودا آن را یافت و به عبارتى آن ها، بخش هاى سازنده آیین او به شمار مى روند. در ابى دمه ى متاخر هر دمه در ذات خود چیزى بى مانند و تجزیه ناپذیر است. دمه ها، همچون کوارک هاى فیزیک نوین، هستى مستقلى ندارند؛ بلکه پیوسته در دسته ها قرار دارند. آن ها تجزیه ناپذیر هستند، بلکه به بیان دقیق تر، آن ها رویدادهایى متغیرند، و نه واقعیت هاى ثابت. این از نظر فلسفى به یک دیدگاه تجربه اى مبتنى بر فرایند مى انجامد که در آن فقط اعراض را مى توان شناخت. هسته جوهرى که صاحب اعراض باشد وجود ندارد. از این هم فراتر، روح یا جوهر پاینده و ثابتى در انسان یا جهان نیست، اما در واقع، ابى دمه ى کهن تر چندان علاقه اى به رخدادهاى نهایى براى نشان دادن بى ثباتى و ساخت بندى دقیق تجربه، ندارد. هدف به دست دادن درکى دیگر از حقیقت است. بنابراین با تکیه بر سنت هاى کهن تر، طرح یک نقشه سنجیده از حالات روانى و سطوح معنوى ریخته شد. کل تاریخ بعدى آیین بودا رنگ ابى دمه گرفت. بعدها همه نظام هاى اندیشه بودایى را بر بناى با شکوه ابى دمه نهادند.

خلاصه :تری پیتاکا شامل :

۱_وینایاپیتاکا یاسبد روشن (سبد نظم ویا انظباط بودایی )

۲_سوتاپیتاکا یاسبدآیین (سبد آموزش )مشتمل برمباحث وتعلیمات شخص بودامی باشد.

۳_آبهیدهاماپیتاکایاسبدآیین برتر(نظریه متعالی ویاسبدمتافیزیکی شامل نکات پیچیده روان شناسی ومباحث نظری دین بودایی )

ارزیابی و نتیجه گیری

تقریبا همه کتاب های مقدس ادیان مدت ها پس از موسسان یا پیامبران آن دین نگارش یافته است و نمی توان این کتاب ها رابطور قطع به آنان نسبت داد. وقتی کتابی  سال ها و حتی قرن ها پس از مرگ بنیانگذار یک دین نوشته شود امکان انحراف و اشتباه درآن بسیار وجود دارد واین موضوع یکی از دلایل انشعاب در بین ادیان می باشدکه باعث بوجود آمدن فرقه ها ومذاهب در یک دین می گردد.

منابع
۱_سخن بودا نوشته نیانه تی لوکا  ترجمه علی پاشایی

۲- راهنمای ادیان زنده، جان ر. هینلز، ترجمه دکتر عبدالرحیم گواهی، ج۱، ص۷۰۹-۷۴۱

۳- آیین بودا، نویسنده: ال. اس. کازینز، مترجم:علیرضا شجاعی، ناشر: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب،

۴_جهان مذهبی – ادیان در جوامع  اِمروز ریچارد بوش، کنت دالرهاید، عظیم نانجی، هیلا کانورث، کایل ییتس، رابرت بام استد    رابرت ویر (ویراستار کلی(   ترجمه :دکتر  عبدالرحیم گواهی

۵_ادیان ومکتبهای فلسفی هند داریوش  شایگان

۶_خلاصه ادیان در تاریخ دینهای بزرگ  جواد مشکور

۷_تاریخ جامع ادیان جان بی ناس  ترجمه علی اصغر حکمت ص ۱۸۸_۱۸۹_۲۰۴_۲۷۵_۲۷۶


سال ۵۶۳ قبل از میلاد مسیح در یک شب مهتابی در “وایساکها”، در سرزمین پادشاهی “کاپیلاواستو” (از ایل ساکی) شاهزاده “سادهودانا” و همسرش “ماهامایا” در بیشه سلطنتی “لومبینی” صاحب پسری شدند. در روز پنجم تولد، نوزاد سیدارتا نامیده شد و در روز هفتم، عمر مادرش به پایان رسید.

خواهر کوچکتر “ماهامایا” به نام “پراجابتی گاتامی” این کودک را مانند مادری دلسوز پرورش داد. در سالهای آموزش شاهزاده سیدارتا، آموزش‌های اولیه لازم و جنگاوری را تعلیم دید، اما اطرافیان معمولاً او را در افکار عمیق مشاهده می‌کردند، افکاری راجع به درد و رنج انسان‌ها. او مخالف بهره برداری انسان‌ها از یکدیگر، نابرابری، فقر، خشونت و طبقه بندی مردم جامعه بود. او در سن شانزده سالگی با شاهزاده خانمی بسیار زیبا به نام “یاشودهارا”، دختر پادشاه دوادها ازدواج کرد. سیدارتا بیست و نه ساله بود که صاحب پسری زیبا به نام “رادهولا” شد.

روزی شاهزاده که برای تفریح بیرون رفته بود، از دیدن چهار منظره به شدت تحت تاثیر قرار گرفت، پیرمردی بسیار شکسته، مریضی درمانده، جنازه یک مرده و در آخر زاهد مذهبی آرامی که از هیچ غم و غصه ای در تشویش نبود. وی از این فکر که روزی خودش و همه افراد بشر به پیری، بیماری و مرگ دچار خواهند شد، مضطرب و پریشان خاطر شده و اعتقاد پیدا کرد تنها از طریق جستجو و فداکار توام با ثبات قدم می توان به آرامشی ظفرمندانه دست یافت.

بنابراین، به رغم میل شدید، از زن و فرزند تازه تولد یافته، میراث و تاج و تخت پدر کناره گیری کرد و با تراشیدن موی سر لباس راهب ها را پوشید. سیدارتا مرام خود را با حل مسئله گسترده رنج و عذاب شروع کرد. وی برای این منظور از قابل قبول ترین روش دین هندویی جهت رستگاری، یعنی تامل و اندیشه فلسفی در مورد رابطه فرد انسانی با هستی متعال، تبعیت کرد: «با این وجود او از باتلاق رنج و گرفتاری بیرون نیامد». پس از آن به ریاضتهای سخت جسمانی پرداخت، راهی که پیروان دین جاینی برای رستگاری توصیه می کردند. «او هر روز با یک دانه کنجد و یا برنج زندگی می کرد. اکنون مدت شش سال بود که آن وجود بزرگ بدین گونه در زهد و ریاضت کشی بسر می برد، ولی مثل این بود که وقت خود را صرف گره زدن هوا کرده باشد». سیدارتا در جریان پرسه گردی، جایی یافت در خور ریاضت کشیدن. آنجا، اقامت کرد تا به ریاضتی بسیار سخت تن در دهد. شش سال ریاضت کشید، به تمرین های دشوار تنفس دست زد و به بادامی بساخت. پنج مرتاض بر او گرد آمدند به این امید که «چون گوتمه “حقیقت” را یافت، برایشان روشن خواهد کرد». سیدارتا چون دریافت که از این خودآزاری راهی به رهایی نمی برد، از ریاضت دست کشید و بار دیگر غذای مناسبی خورد. پس، آن پنج مرتاض، مرتدش خواندند و ترکش کردند. یک شب که ساکت و تنها در تاملات خویش فرورفته بود، در حالی که چهار زانو زیر یک درخت بو نشسته بود به یک تجزیه و تجلیل ساده روان شناختی درباره علت شر و نحوه پیروزی بر آن دست یافت. در زیر آن درخت از روی روش به تفکر پرداخت، و با چشم جانش در لابه لای سرشت هستی نگریست. زندگانیهای پیشینش را به یاد آورد، از میان قانون دوباره زاییده شدن، که نتیجه ی کرمه هاست دید و دریافت که این رنج است، این خاستگاه رنج است، این فرونشاندن رنج است و این راه فرونشاندن رنج است. او به این بینش رسید که «رهایی من از رنج لرزش پذیر نیست، این فرجامین تولد است، دیگر، برای من وجود دوباره ای در کار نیست». در آن لحظه، که بنابر سنت شب چهاردهم ماه ویساکهی سال ۵۲۸ پیش از میلاد بود، سیدارتا گوتمه به روشنی یعنی به اشراق رسید و بودا، یعنی روشن و بیدار شد.

کتاب‌های مرتبط

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.